مقاله بسط مفهوم دانش پژوهي و دانش پژوهي آموزشي
ارایه پکیج اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی و تجربیات مدون
سایت علمی و پژوهشی ایران فایل | اقدام پژوهی | گزارش تخصصی

 تعداد صفحات: 30     کد محصول :3188      حجم فایل:42,39 KB      نوع فایل :rar 

 


 

خلاصه:

يکي از مفاهيمي که در دو دهه اخير وارد عرصه هاي دانشگاهي شده است مفهوم دانش پژوهي[1] و به ويژه دانش پژوهي آموزشي است. با گنجانده شدن اين مفهوم در ماده يک آيين نامه ارتقاء رتبه علمي اعضاي هيأت علمي و در نظر گرفتن آن به عنوان يکي از اجزاي ضروري براي پيشرفت و ارتقاء آکادميک، توجه به اين مسئله وارد مرحله جديدي شده است. اين نوشته کوتاه مي کوشد تا با بيان پيشينه و اصول حاکم بر اين ديدگاه نسبتاً تازه، زمينه آشنايي خوانندگان را با مفهوم دانش پژوهي (به ويژه دانش پژوهي آموزشي) و چگونگي ارزيابي آن فراهم آورد. در اين مبحث همچنين اشاره کوتاهي به زيرساخت هاي مورد نياز براي اشاعه فعاليت هاي دانش پژوهي در حوزه آموزش و نيز چالش هاي پيش روي اين امر خواهد شد.

پيشينه تاريخي:

در طول زمان کانون توجه محيط هاي آکادميک دچار تغييرات و تحولاتي شده است. بر اساس مطالعات ارنست بوير[2] اولين دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي در ايالات متحده با هدف آموزش و تربيت مديران آينده تأسيس شدند. به طور مشخص هدف اين مؤسسات ارتقاء يادگيري و تربيت دانشجويان جواني بود که قرار بود باعث گسترش تمدن دنياي قديم[3] شوند (1). در قرن نوزدهم با تغييراتي که در آن کشور ايجاد شد تأکيد بر آموزش فنون و کشاورزي به کانون تمرکز دانشگاه ها تبديل گرديد. در سال 1862 لايحه اي به تصويب رسيد که بر اساس آن دولت فدرال از مؤسساتي که به امر آموزش هنر و مهارت هاي مورد نياز در صنعت و کشاورزي مي پرداختند حمايت مي کرد و زمين در اختيار آنها قرار مي داد. اين رويکرد سبب توجه و تأکيد بر نقش محيط هاي آکادميک در ارائه خدمات به جامعه و بستر سازي براي نيازهاي رو به رشد جامعه در زمينه کشاورزي و صنعت گرديد (1). در همان صده دانشگاه هاي کشورهاي اروپايي از جمله آلمان به طور گسترده اي به امر پژوهش مي پرداختند و دانشمندان آمريکايي که در آلمان تحصيل کرده بودند به تدريج اين ديدگاه را وارد آن کشور نمودند. بدين ترتيب برخي از دانشگاه هاي آمريکايي نيز، از جمله دانشگاه جانز هاپکينز[4] که در سال 1876 تأسيس شده بود، در اوايل قرن بيستم به تحقيقات در زمينه علوم پايه پرداختند؛ هر چند که هنوز نيز بسياري از دانشگاه ها آموزش با هدف ارائه خدمات را در سرلوحه کار خود داشتند. در نيمه قرن بيستم و با بروز جنگ جهاني دوم نياز جامعه به اختراعات و ابتکارات محيط هاي آکادميک را بر آن داشت که به سوي اين پژوهش ها روي آورند و اين امر منجر به توسعه فزاينده پژوهش به عنوان الگويي از عملکرد اعضاي هيأت علمي شد. دولت آن کشور در دوران جنگ جهاني و سال هاي ابتدايي پس از آن به اعطاي گرانت هايي به منظور اجراي پروژه هاي تحقيقاتي اقدام نمود و در همين راستا "اداره توسعه و پژوهش هاي علمي" در واشنگتن تأسيس شد. اين مرحله در حقيقت شروع يک دگرديسي آهسته و نافذ در اولويت هاي محيط هاي آکادميک و دانشگاهي ايالات متحده شد. بسياري از دانشگاه ها با هدف دريافت بودجه و اعتبارات از اين منابع به پژوهش در زمينه هاي مختلف پرداختند. دستيابي شوروي سابق به صنعت فضايي در اواخر دهه 1950 و در دهه 1960 به اين رقابت پژوهشي در دانشگاه ها سرعت بخشيد. اين امر تا به آنجا پيش رفت که افراد به هدف آموزش در دانشگاه ها استخدام مي شدند ولي تنها مبناي ارزشيابي آنها توانايي و عملکرد آنها در زمينه انجام پژوهش بود. انتظارات در زمينه انجام تحقيقات و انتشار نتايج آنها روز به روز بيشتر مي شد و تصميم گيري در مورد ارتقاي آکادميک آنها منحصراً بر اساس تعداد مقالات به چاپ رسيده که معياري ملموس و به راحتي قابل اندازه گيري بود، صورت مي گرفت. اين مسئله باعث شد اعضاي هيأت علمي جوان تر که در جستجوي پيشرفت و کسب وجهه و اعتبار در محيط کاري خود بودند تأکيد اصلي خود را بر انجام پژوهش متمرکز سازند و نقش خود در آموزش را سرسري بگيرند. اين دوگانگي بين آموزش و پژوهش تا سال هاي آخر دهه 1980 و اوايل دهه 1990 ادامه داشت به گونه اي که تا اوايل دهه 1990 جامعه آکادميک به ندرت کلمات "آموزش[5]"، "دانش پژوهي" و "ارتقاء آکادميک[6]" را در کنار يکديگر به کار مي برد (1). آموزش به عنوان يک جزء ضروري و يک جنبه مورد انتظار از فعاليت هاي آکادميک تلقي مي شد. با اين وجود اين برداشت وجود داشت که فعاليت هاي آموزشي نمي توانند براي ارتقاء آکادميک اعضاي هيأت علمي به کار روند و به عبارت ديگر اگر چه اين دسته از فعاليت ها براي حضور در محيط آکادميک ضروري بودند، ولي براي ارتقاي مرتبه کافي در نظر گرفته نمي شدند. بر اساس مطالعه اي که در سال هاي 88-1987 توسط جيمز فيروِدِر[7] انجام شد در تمام انواع مؤسسات آموزش عالي تدريس در بهترين حالت هيچ تأثيري بر درآمد اعضاي هيأت علمي نداشت و در بدترين حالت بر آن اثر منفي داشت (1). از آن زمان به بعد در بسياري از دانشگاه هاي بزرگ، توجه به تحصيلات تکميلي و پژوهش به شدت آموزش[8] را تحت تأثير قرار داده است و سايه عظيمي بر آن افکنده است به گونه اي که آموزش و حتي به کار بردن دانش  (به جاي کشف آن) براي حل مشکلات موجود به ندرت مورد توجه محيط هاي آکادميک قرار مي گيرند.

 


لینک دانلود:


مقاله بسط مفهوم دانش پژوهي و دانش پژوهي آموزشي




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال توسط ali ahamadi
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی